آسمان ابری است دل من ابری تر
فانوس ها آخرین سو سو هایشان رو به تاریکی می گراید
نفت ها خشکیده
اشک ها جاری
سفره ها خالی
غم فراوان تر از همیشه رو صورت مردمان ماسیده
وعده ها بسیار است
من به دیروز خودم می نگرم
و به امروز
تلخکامی همه درگورستان
به فردا می نگرم که شاید باهم گره ای باز کنیم از کلاف گم شده زندگی مان
استوارم چون کوه
سلام .بابادمت گرم عجب عکسی گذاشتی خیلی باحاله . من تا این چند وقت پیش خیلی با قلمت آشنا نبودم ولی الان که نگاه می کنم میبینم که بد چیزی نیستی خیلی توپی اون قدر که میشه برات زن گرفت. ها ها ها .ولی بی شوخی مطالب خیلی خوبه یعنی بهتر از اون فضای مذهبی که می نویسی . جون عمت دیگه زیاد اون سمت نرو ما به اندازه کافی خودمون نماز می خونیم...........
سلام با حالی از چشماتونه
پس حالا که متوجه شدی زودتر دست به کار شو
اما تو اگر بیل زن بودی باغچه خودت بیل می زدی
مرسی
التماس دعا حاج آقا
سلام.شعر خیلی قشنگی بود.وصف حال این روزها.امیدوارم مثل کوه استوار باشی!
سلام مرسی
مرسی شما هم استوار باشی
من کامنت گذاشتم ... نیامد ... دیگه هم نمی گذارم ... شما هم بلاگتون رو درست کنید ... اما بازم می گم شعر قشنگی بود
منم دیشب کامنت می خواستم بگذارم اصلا کامنت دونیتون باز نمی شد
درسته
اقا مگه چشه
مرسی لطف دارید
اااااااما قهر نکن حالا بیا باز هم
آسمان ابری است دل من ابری تر...
قشنگ بود خیلی پر از احساس ...
مرسی
دقیقا منم همین طور!! وبلاگ تو و خیلی های دیگه رو هر روز باز می کنم و می خونم ولی اینقدر خودم خرابم که حتی خودم رو واجدالشرایط حرف زدن یا نظر دادن نمی بینم!!! مدت هاست که حس می کنم خیلی کلافه ای حتا یه بارم برات نوشتم ولی ارور داد و سند نشد!!! مثل یه خواهر رو من حساب کن! حداقلش اینه که قول میدم شنونده خوبی باشم!
من فکر کنم بیماری فصلی اما اینکه فصلش کی تموم شه نمیدونم
آخه فصلش با فصل های معمولی فرق می کنه.
نفرمایید شما واجدالشرایط هستید هر وقت خواستید نظرتون اعلام کنید ما لحاظ می کنیم هاهاها
مرسی
دیگه اگه آسمون شما اکسترا مذهبی ها هم اینقدر ابری است خدا به داد دل ما برسد . غمگین نبینیمت استاد
فارسی صحبت کن ما هم بفهمیم
نه با با چرا نیمه خالی رومیبینی اتفاقا خیلی محکم و قوی هستم
حالا یه کم یا بیشتر غمگینم اونم تلخی صبر
به امید خدا به شیرینی ختم میشه
این لفظ استاد از کجا آوردی
استاد جی نون
ما حالا حالا ها شاگردیم
چی شده این روزا همه قصه غم سر میدن؟! خیلی خوبه که مثل کوه استواری ولی این گره ای که من میبینم به این راحتیا وا شدنی نیست!
اگه نوشته خودته واقعا قشنگ بود پسر.
گفتم به خاطر هوا
نه خواهر من بازش می کنم شما اون شیرینی رو بده
من خودم بازش می کنم.
نه پس فکر کردی تو اومدی بلاگ من و آپ کردی
مرسی دختر