شاید خیلی از ماها اقتصاد و مشکلات دهه ۶۰ را فقط تو فیلم ها دیدیم و تو کتاب ها خوندیم یا ازبزرگترامون شنیدم که تو آن سالها مردم پس از یک انقالاب سیاسی ،تازه وارد یک جنگ بیرونی شده بودند و هنوز در گیر و دار تشکیل حکومت بودند .و هر روز یکی از مسولان به جرم خیانت و ارتباط با بیگانگان به اصطلاح پاکسازی می شدند .در همین بی سر وسامانی سیاسی بودکه یک هرج و مرج اقتصادی سراسر کشور را فرا گرفت و مردم همچون قحطی زدگان هر کالای که گیرشون می اومد را می خریدند و تو خونشون ذخیره می کردند،از ترس اینکه شاید فردا نباشه تا بخرند. و کاری به این نداشتند که لازم دارند یا نه.!!
بعد یه مدت یک گروه فرصت طلب دیدند این می تونه برای اونها یک کار پر درآمد باشه کالاهای اساسی مردم رو انبار می کردند ، تاگرون تر بفروشند.
حالا این کالا ها از یخچال و بخاری گرفته تا مایع ظرفشویی و صابون،خمیردندان، گندم ،برنج و حبوبات و.... هر چی که می تونست انبار بشه . اون موقع فتوای امام خمینی هم که از محبوبیت زیادی برخوردار بود کار ساز نشد و کار به رفتار قهری کشید و انبار ها را با حکم قضایی باز می کردند واجناس و به مردم با نرخ مصوب می فروختند .
کوپونیسم هم به نوعی ههمون موقع ها تخمش تو جامعه کاشته شد و مردم عادت کردند چه دارا چه ندارا یه چیزی، از دولت بکنن.
اتفاقاتی که این روزها تو مسایل سیاسی و اقتصادی در حال رخ دادن، تداعی کننده همون جریاناته ،به طوری که سهمیه بندی بنزین ،توزیع سهام عدالت به نوعی همون فرزند تکامل یافته کوپن هستند. فقط با کمی تغییر و تحول تو اجرا وتغییر و تحولات سیاسی و عزل و نصب های چکشی و می تونه تداعی کننده همون پاکسازی ها باشه وبا کمی تعدیل. و اما نکته آخر مشکلات اقتصادی و نایاب شدن کالاهای اساسی مردم که تو این چند وقته به کرات دیده شده و نمونه های عینیش پودر شوینده ،برنج و این آخر هم گرانی و نایابی قند وشکر و چای و ماکارونی به عنوان کالاهی اساسی هستن که مصداق بارزش وچند روز پیش تو فروشگاه شهروند دیدم ، مردم مثل قحطی زده ها قفسه ها رو جارو می کردند هر چی گیرشون می اومد تو سبدشون به زور جا می دادند
یکی شون ۲۰ ماکارونی بر می داشت
یکی مشت می کرد ۵ شیشه پاک کن می انداخت تو سبدش
اون یکی قفسه قند ها رو خای می کرد و ....
یه صحنه عجیبی بود کاش یه دورین بود فیلم برداری می کرد.
یاد حرف یکی از دوستام افتادم که برای عید رفته بودم پیشش ازش پرسیدم سهم چی بگیریم خوبه گفت نمی دونم اما امسال سال کالا ست ،هر چی می تونی پول هات و تبدیل به کالا یا زمین کن چون پول به شدت ارزشش واز دست می ده و نگهداشتنش توجیه نداره به سهم هم زیاد فکر نکن.
خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کنه....
*پی نوشت
بهتون خواندن کتاب مزرعه حیوانات جرج اورول را اگر نخوندید به شدت توصیه می کنم
اینم یه لینک دیگه همین کتاب یک save target az بکنید و لذتش و ببرید.
پی نوشت ۲
از همه دوستان که این چند وقته علت دیر به روز کردنم و پرسیدن ممنونم و از همه بابت این تنبلی مضاعف عذر می خواهم.
روشنگری جالبی بود!
راستی این دوستی که بهت گفته تو فکر سهام نباش احتمالا بهزاد بوده دیگه! اگه اون بوده که زیاد به حرفاش اعتماد نکن همین فردا قیمت سهام کلی بالا میره! D:
سلام
بابا چه عجب به روز شدی.
واقعا خدا بخیر کنه آخر وعاقبت کشورو.
سلام دوست عزیزم
با مطلبی با عنوان(( نوآوری و شکوفایی اقتصادی...)) به روزم و مثل همیشه منتظر حضور شما دوست خوبم تو کلبه کوچیکم هستم.
وا
چه عجب !!!!!
شما مثل اینکه توی همه چیز بد قولیدا؟
داشتیم کم کم نگران می شدیم و به اس ام اس و تلفن و این حرفها متوسل
که چی شده که نه وبتو به روز میکنی و نه به بقیه سری می زنی
ولی مثل این که در حالتی از فرهیختگی بودی و کتابی می خواندی و مشعوف می شدی برادر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خوش بگذره در هر حال رییس
سلام.شخصا کاری به اراجیفی مثل مافیا و قدرت لایزالش ندارم اما این موج گرانی مشکوک میزنه.اینکه هر چند وقت یکبار نوبت یک کالای اساسی میشه و هر کدوم از کالاها یه پریود زمانی خاص دارن و بعد از اون یه کمی وضعیت متعادل می شه مشکوکه.شاید علتش سیاست های غلط ۳ سال گذشته باشهر که اوضاع همه چیز رو چنان به هم ریخته که هر چند وقت یکبار یکیش سر باز می کنه.
صحنه ای تو در فروشگاه شهروند دیدی منم دیدم.واقعا عجیب بود.مردم هم کم کم دارن تاوان ۳ سال قبلشون رو پس می دن.
راستی آپ کردم.یه جای مطلب هم یه نقطه کم گذاشتم.خودت پیداش کن دیگه.
در کنار این هرج و مرج اقتصادی اوضاع اسفناک جامعه مدنی و مسائل سیاسی را اضافه کنید
به به داداش امیر هم تشریف فرما شدن اقا ارادتمندیم
بابت سر نزدنتون به وبلاگها چی اونم عذر می خواین
اره خداییش بابت اونم عذر می خواهم
نمی دانم جز تاسف این روزها واژه ای نداریم که بگوییم
نکنه این مدتی که نبودی تو صف قند و شکر و... بودی
نمی دونم چرا ولی مردم چند وقتیه که به صورت غریزی منتظر یه قحطی و گرسنگی بزرگ هستند
تا کوچکترین اتفاقی می افته اولین کاری که می کنن سراغ مایحتاج اولیه می رنن تا مبادا از گرسنگی بمیرن زمستون امسال رو یادت می آد شمال برف اومده بود گاز قطع بود ملت نون نداشتن بخورن مردم تو کرج و تهران از ترس قحطی ۱۰۰ تا ۱۰۰ نون می گرفتند
لینک کتابت فوق العادس ، تعریفشو خیلی شنیده بودم . می خو نمش تا بعد.
سلام ؛
خوشحالم که با وبت آشتی کردی و بالاخره دلتنگش شدی و ....آپ کردی
حرفهای قشنگی می زنی حیف.... که فقط در حد حرف باقی می مونه حقیقت ماجرا چراهایی که هیچ وقت جوابشون رو نمی دونیم !!! دعا کن ، دعا کن شاید فرجی شد خدا رو چی دیدی !!!!!
سلام
من اولین بار هست که وبلاگتو می بینیم
وبلاگ خوبی داری امیدوارم همیشه موفق باشی همان طور که توی روزنامه صبح اقتصاد بود
من که هنوز نتونستم کتاب رو بخوانم اما
در یک مقاله لاتین نوشته بود که قحطی هر چند سال در دنیا اتفاق افتاد مثلا در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ اما در دوره سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ اوج تولید مواد غذایی در دنیا بود اما دوباره با کاهش تولیدات مواد غذایی به سمت کمبود مواد غذایی و قحطی پیش می رویم .
حالا بگو برو کتاب بخون بابا داداش ما باید بریم کشاورزی کنیم کتاب سیری چنده ؟
تو خجالت نمیکشی؟؟؟؟
چرا؟؟؟
ای تنبل..ای بی وفا ..ای ....ولش کن خیلی دعوات کردم
بابا یه سری بزن
کم پیدایی؟
سلام
مطلب جالبی بود.... مرسی.... اما می دونین من که انقدر هر روز از صبح تا شب این مسائل می بینم و می شنوم و لمس می کنم دیگه اصلا غصه نمی خورم تازه کمی هم خوش بین شدم... شاید اینا مثل افعال معکوس توی سریال بربره بود ... تورم معکوس در جهت سلامت جسمی و روحی مردم هستش ...۱) کاهش وزن و مبارزه با چاقی که یکی از امراض روز دنیا هستش...۲) وسواس (افزایش قیمت پودر شوینده و به زودی مایعات شوینده)... خوش بین باشین آقا خوش بین... ما ایرانی هستیم... چهارمحال و بختیاری امکانات دار شده....حالا واقعا ماکارونی و برنج و غیره اهمیت داره؟!!
ببخشید زیاد حدف زدم ....موفق باشین
خدانگهدار
سلام عزیزم خوبی مطلبت حرف نداره تنبلیت هم میبخشیم موفق باشی خدانگهدار
آیین عشق بازی دنیا عوض شده است
یوسف عوض شده زلیخاعوض شده است
سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی
درعشق سال هاست که فتواعوض شده است
خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسیم
خو کن که جای ساحل دریا عوض شده است
آن با وفا کبوتر جلدی که پر کشید
اکنون به خانه آمده اما عوض شده است
حق داشتی مرا نشناسی به هر طریق
من همچنان همانم ودنیا عوض شده است
نیستید؟
خواهش میکنم....
با حال بود.
http://m-matin.blogfa.com/cat-3.aspx
خیلی تنبل شدی
بما هم سر بزن تنبل خان.
من که از اول می دونستم تنبلی دایی جان
فقط یک کلمه
استقلال قهرمان
تنبل شدی!
تنبل شدی ها !
اینم یه جور نظره که یک ذره با نظره بقیه فرق داره.
(اینایی هم که تشویقت کردن می خوان تو از این باب مطالب بنویسی درش تخته بشه . دوست ناباب که میگن همینان.بری تو وب خودشون همش شعر نوشتن و از عشق و جاری بودن زندگی گفتن.
به ما هم سر بزن :)
امیر این صفحه و خوندم و به این نتیجه رسیدم که یکی دوست داره ! نوشتش این و داد میزد. مین به آدم انگیزه میده که تنبل نباشه . نه ؟
سلام پستتون عالی بود.
همه چیز حتی حجاب هم به دهه ۶۰برگشته و همه باید فقط مشکلی بپوشند.
مردی باز؟
چرااینقدر تنبل شدی تازگی ها!
تو یه چیزیت میشه ها!
راستش رو بگو به کسی نمی گم!
سلام
خوبی روزنامه ایران خوبه؟
اونکه کنارت می شینه خوبه؟ اذیتش نکنی ها نزدیک عروسیشه گناه داره
خیلی دلم برای مطبوعات تنگ شده اما روزگاره و بازی های رنگارنگش نمی شه کاری کرد
موفق باشی
http://paklokjiukppprtf.com paklokjiukppprtf
<a href="http://paklokjiukppprtf.com ">paklokjiukppprtf</a>
<a href=http://paklokjiukppprtf.com>paklokjiukppprtf</a>