گفته ها و نگفته های امیر آشتیانی

گفته ها و نگفته های امیر آشتیانی

مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق *** گرت مدام میسر شود زهی توفیق
گفته ها و نگفته های امیر آشتیانی

گفته ها و نگفته های امیر آشتیانی

مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق *** گرت مدام میسر شود زهی توفیق

باختیم!!!!-قسمت دوم

سلام

اون شب که از استادیوم اومدم،قول دادم که حتما بازم در مورد اون روز نحس(البته برای من و سایر پرسپولیسی ها ) بنویسم .

البته یه کم دیر شد می دونم اما نکاتی هست که به نظر خودم جالبه.

اول از ساعت رفتن باید بگم که چون نتونستم از رسول بلیط بگیرم( برادر رسول مهندس زمین چمن  آزادی و معمولا برای من و مهدی-خواهرزادم بلیط می آره)مجبور شدیم ساعت ۱۴ انقلاب قرار بگذاریم خلاصه با ۳نفر دیگرشدیم ۵ نفر راه افتادیم اولش همهفکر می کردیم خیلی زود راه افتادیم اما وقتی رسیدیم به پارکینگ ورزشگاه خدا خدا کردیم که یه جای خوب گیرمون بیاد بشینیم

۲ قسمت شدیم یکسرسی رفتن بلیط بگیرن یکسری ما هم رفتیم  تا ماشین و پارک کنیم تا اینجاش خوب بود و مشکلی نداشتیم  البته یه کم هم شانس داشتیو چون اولا ریسک کردیم تو صف  پارکینگ های اولی که جلومون بود وانستادیم بعدشم تا واررد پارکینگ ۱۹ شدیم پشت ما فقط ۴-۵ ماشین اومد تو بعدش درب پارکینگ وبستن. ما هم خوشحال وخندان رفتیم که به تیم پیشرو که برا خرید بلیط رفته بودن بپیوندیم  که نابود شدیم تا تونستیم موبایلشون بگیریم. بالاخره توانستیم ار خان اول بگذریم و تماس برقرار کنیم 

اما ما که بلیط گرفته بودیم هیچ کس از ما طلب بلیط نکرد فقط روزناممون که برای فرار از آفتاب برداشته بودیم و به خاطر اینکه آتیش نزنیم ازمون گرفتن!!

و یه سرباز الکی یه دستی ه سرتا پای ما کشید تا با خودمون بمب و ... نبریم تو جاله که بدونید میوه هم نمی گذاشتن ببریم تو این و از بازی بایرن مونیخ یاد گرفته بودم.

خلاصه مودبانه در حالی که باتوماشون را به ما نشون می دادند خواهش کردن بریم بالا

 تا اینجا  مشکل خاصی نداشتیم اما وقتی وارد استادیوم شدیم با اولین و اصلی ترین مشکل برخوردیم که کجا بشینیم

با اینکه ۲ساعت مونده بود بازی شروع شه جای خوبی برای نشستن پیدا نکردیم و حداقل ۹۰هزار نفری تو استادیوم بودن.

 در حال فکر کردن بودیم که دیدیم همین یه ذره جایی هم که مونده داره پر میشه

پس تونستیم یه جایی برا خودمون بالای جای سنتی استقلالی ها  که الان میزبان سپاهانی ها بود  به زحمت برا ۵ نفر پیدا کنیم.

حساب کنید توی اون گرما اولین چیزی که ادم بهش فکر می کنه آبه

اما ای دل غافل  اگر یه شیر آب  درست هم پیدا می کردی باید کلاهت و می انداختی هوا چرا که اولا ادم ها مثل زنبورهای عسل دور شیر های آب تجمع کرده بودند . یکی تو کیسه پلاستیک برا دوستاش آب مبرد و حکم سقا را داشت یکی سرشو می گرفت زیر شیر  اون یکی هم پیرهنش و زیر شیر گرفته بود می چلوند .

با خودم فکر کردم بهتره اگر می خواهب آب بخورم الان یه لبی تر کنم و گرنه تا آخر بازی فرصت این کارو پیدا نمی کنم. به زحمت خودم و به یکی از شیر ها رسوندم ، اما یه دفعه خشکم زد از اون شیر های برنجی که سرشیرم نداشت و یه کمکی ازش آب می اومد. بالاخره تو اون گیر و دار فشار بقیه برا رسیدن به آب چشمام و بستم یه جرعه خوردم

و رفتیم به جایی که نشون کرده بودیم یه نفر فرستاده بودیم جای ما رو بگیره نشستیم.

 

از اینجاش خوندنی.

یکی الکی فحش می داد اون یکی هم با سیگار های پی در پی آدم و یا کمونیست های چینی می انداخت یه دفعه یکی دستت و می گرفت و بلند می کرد که موج و بگیر  من هاج و واج که کدام چی و بگیرم  که فهمیدم منظورش همون موج مکزیکی که از سال ۱۹۸۶ مکزیک تو استادیوم های فوتبال مد شده اما موجاش هم توفانی بود هم نا مرتب بالاخره  باید به بقیه چیزامون بیاد.

 هنوز موج نکرفته یه دفعه یکی ا زپشت هولت می دا و جلو عقب می کشید که اینم یه نوع تشویق اما من اسمش و نمی دونم شاید یه موج من دراوردی بود

 هر چی به ساعت نگاه می کردیم مگه وقت می گذشت تازه ۱۵:۱۵ شده بود کو تا ۱۶:۳۰ یه دفعه دیدم انگار داریم خنک میشیم  بابل رو که نگاه کردم اول فکر کردم بارون می آید اما دیدم آفتاب با نهایت مهربانی چشمات و در می آره. بعد که پشتم و نگاه کردم دیدم یکی از همون سقاها برا دوستاش تو نایلون فریزر آب اورده و از شانس ما فریزرش سوراخ بود!

و مجبور شدیم چند  دقیقه ای (۱۵-۲۰ دقیقه) حکم درخت و برا بقیه بازی کنیم و براشون سایه بندازیم.

تنها چیزی که بود شعار های پرسپولیسی ها که تمام استادیوم و پر کرده بودند با فریا هایی که سر می دادند به نظر من از بیکاری و نداشتن هیچ تفریح سخن  می گفتن  و از پتانسیل بالقوه برا کار که چه انرژی عظیمی را به راحتی از دست می دادیم  و به اینکه تو کارخونه ها و برا تولید استفاده کنیم تو ورزشگاه  سرکوب می کردیم اونم به بدترین حالت همراه با شکنجه !

اونم تو چه شرایطی که نه سرویس بهداشتی وجود داره نه هیچ اغذیه فروشی برا سیر ککردن و تجدید انرژی.

آدم بی اختیار یاد فیلم ها می افتاد که از مسابقات راگبی ، بیسبال و فوتبال خارجی ها پخش می کنه که چه امکاناتی دارن و ما کجا اونوقت ادعا می کنیم می خواهیم مسابقات جام ملت ها برگزار کنیم غافل از اینکه که یهتا ۲-۳ سال دیگه میزبانی مسابقتت لیگ  آسیا و مقدماتی آسیا رو هم بهمون نمی دن!

که ناگهان اسکور برد ورزشگاه شروع کرد عکس از مناظر دیدنی دنیا پخش کرد تا دل تماشاچی ها رو که غالبشون حتی تا قم هم نمی توانستن برن و بیشتر بسوزونه ، بعدشم نوبت فوتبالیست ها رسید و ئر آخر هم یه کلیپ از باشگاه پرسپولیس که گل های  لیگ و نشون می داد و مردم ابراز احساسات می کردن

به خصوص هنگام زدن گل به استقلال و نشون می داد.

کم کم بازیکن ها اومدن و و بعدش اومدن برا گرم کردن  فعلا تا اینجا رو داشته باشید چون می دونم حوصل تون سر رفت و خیلی بلند شد.

ادامه دارد...


  مطالب مر تبط

پرسپولیس

باختیم

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
طرفدار استقلال جمعه 18 خرداد 1386 ساعت 22:03

استقلال سرور ژرسژولیسه ......(ببخشید اشتباه تایپی بود)
سرور پرسپولیسه :)

اینم
نظری اما سرور که چهارم نمیشه اونم با ۱۲ امتیاز ییشتر، میشه؟

تلنگر شنبه 19 خرداد 1386 ساعت 11:14 http://asadiblog.blogfa.com/

راست میگه استقلال سرور پرسپولیسه تا چشم حسودش در بیاد

سلام
این و نگیید چی بگیید

امیر شنبه 19 خرداد 1386 ساعت 11:30 http://ayenehafkar.persianblog.com

سلام.مهم نیست باختن امیر جون مهم اینه که ما سرور استقلالیم.راستی با حمید اسدی برنامه محمود کریمی گذاشتیم تو هم بیا

مهدی شنبه 19 خرداد 1386 ساعت 14:32

امیر جان بهتر اسمشو بزاری مصایب استادیوم ( اون هم فقط در ایران) در ادامه حتما از قیمت ساندویچ قبل از شروع بازی و لحظه به لحظه تا پایان بازی بنویس
در ضمن سعی کن دیگه به استادیوم نری باشه

سلام
چشم

آدمک باران شنبه 19 خرداد 1386 ساعت 16:03 http://adamakebaran.blogsky.com

ای بابا خب مگه مجبورید با این شکنجه برید استادیوم؟
خب بچه جون بشین تو خونه فوتبال را از تلویزیون نگاه کن اینقدر هم خودت را آزار نده.

سلام
آخه هوس کرده بودم.
بعدم لذت استادیو یه چیز دیگه است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد